نقش نقاش
هو المصور
نقش میزنم تو را هر روز در هر آینه ای که روزی خواهد شکست و به ازدیاد
و تکثر یاد و نام و نقش بی بدیلت مشغولم .نقش نقاشی که احساس خلق میکند...
شکوفا خواهد شد هر روز شکوه بودنت و مست خواهم شد هر دم از نوشیدن
یادت در خالی ترین ساغر خیالم ...
قبول دارم شاید بگویند تو افسانه ای و من دیوانه ام اما بگذار این عاقلان دور اندیش
از نزدیکی های ما دور شوند .بگذار آینده از آن خود کنند و دست از سر حال و حالمان
بر دارند ...
من میمانم و یک دنیا آینه که روزی بغضشان خواهد شکست و تو هر روز زیاده میشوی
هر روز زاده میشوی هر روز روزگاری با خود به همراه خواهی آورد ...
کاش همه شیشه ها آینه تو بودند ...حتی شیشه نور گیرها , یقین دارم تو که باشی
حاجت به هیچ خورشیدی نخواهد بود ...من به تو ایمان آورده ام ...
*آهای رهگذر زود از اینجا بگذر حال ما خوب است بخدا باور کن ...
+ نوشته شده در سه شنبه ششم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 11:46 توسط هیچکس...
|
سلام به وبلاگ من خوش امدید...امیدوارم که از مطالبی که دراین وبلاگ براتون گذاشتم خوشتون بیاد..